سفارش تبلیغ
صبا ویژن


از افق دور کسی می آید، با تبر ابراهیم ،زمزمه ی عیسی ، صلابت موسی

با رسالت رسول بر دوش ، و ذوالفقار علی در دست ، و خون حسین در رگ

چشمانم را ببین ، چشم انتظار است ، دلم را نظاره کن ، بی قرار است

دستانم را بنگر چه مهیاست ، آن جا که کوه هم از پای می افتد من ایستاده ام

از افق دور کسی می آید، با دستانی پر ،باز آ که با آمدنت بهار ماندنی است .

 


# نویسنده :: مهدیه :: پنج شنبه 86 آذر 29 :: ساعت 6:37 صبح ::  نظرات ::





انتظار و عرفه ... - شیلو عج الله