هرچه کردم نشدم از تو جدا ، بدتر شدگفته بودم بزنم قيد تو را ، بدتر شدمثلا خواستم اين بار موقر باشمو به جاي "تو" بگويم که "شما"، بدتر شدآسمان وقت قرار من و تو ابري بودتازه، با رفتن تو وضع هوا بدتر شدچاره دارو و دوا نيست که حال بد منبي تو با خوردن دارو و دوا بدتر شدگفته بودي نزنم حرف دلم را به کسيزده ام حرف دلم را به خدا، بدتر شدروي فرش دل من جوهري از عشق تو ريختآمدم پاک کنم عشق تو را ، بدتر شد(شخصي نويس)