سفارش تبلیغ
صبا ویژن


میان عاشورا و انتظار ،پیوندی ناگسستنی است . سال ها و قرن ها از زمان استغاثه غریبانه امام حسین علیه السلام می گذرد ؛ اما انعکاس آن هنوز در لحظه ، لحظه های تاریخ جاری است . این فریاد نه تنها رو به خاموشی و افول نگذاشته ، بلکه با صلابتی روز افزون ، مایه جوشش آزادگان عالم است ؛ تا آن زمان که مهدی عج  الله از راه برسد و این راه آغاز شده را تا تحقق کامل وعده های الهی ، امتداد دهد .

در حقیقت انتظار نگاه سبز شیعه است به افق سرخ کربلا ؛ چرا که عاشورا انتظار برآمده شیعه است و انتظار عاشورای برآورده شده شیعه . پس امروز کسانی می توانند همراهی حسین علیه السلام را آرزو کنند و ندای « یا لیتنی کنت معکم ، فافوز فوزا عظیما » برآرند که در زمان غیبت ، به وظایف خویش عمل کنند. هر کس « هل من ناصر »مهدی عج الله را پاسخ گوید ندای حسین علیه السلام را لبیک گفته است .

نهضت حسینی که مقدماتی چون مساله ولایت و جریان غدیر را پشت سر گذارده بود خود به حلقه دیگری و تحقق حکومت جهانی عدالت محوری مهدوی تبدیل شد .

امام حسین علیه السلام امام زمان خود بود و جامعه هم عصر ایشان ؛ وظایفی در قبال او بر عهده داشتند که کوتاهی به آن وظایف فاجعه کربلا را به بار آورد و امروز ماییم و امامی دیگر و « هل من ناصری » به بزرگی زمین و زمینیان .

                                      اللهم عجل لولیک الفرج

                                                                                                           از فرات تا فرات


# نویسنده :: مهدیه :: دوشنبه 86 بهمن 29 :: ساعت 7:11 صبح ::  نظرات ::



خدایا! از حضور خود آرامشی در دل ما فرو فرست و رخسار ما را غرق انوار محبت خویش فرما.

الهی ! الهی ! عشق میان ما و سجاده مان را از ما مگیر و مگذار در غفلت فرو رویم .پروردگارا! عبادتی نصیبمان کن که در آن عشق جاریست و می توان با آن به معراج رفت ،آنجا که سرزمین دل هاست و فضای بیکرانه هستی در هاله ای از نور پیچانده شده و می توان از خورشید هم بالاتر رفت.آنجا که تو به پرستوهایش قسم میدهی که مبادا کوچ کنید چرا که در این سرزمین ماندن بهتر از رفتن است . آری آنجا که همه نور خدا را می بینند.

الهی! مژده ده  که این جمعه می آید و چشم همه منتظران را به گام های مقدسش زینت می بخشد . پس همه با هم سجاده هایی از نور و نیاز به پابوس قدم هایش می رویم تا کوچه آدینه مان را با نسیم تبسمی شکوفه باران کند.

ما امروز به عشق طلوع او که می آید خلوت نشین نگاهش می شویم .

                             اللهم عجل لولیک الفرج


# نویسنده :: مهدیه :: پنج شنبه 86 بهمن 18 :: ساعت 2:10 عصر ::  نظرات ::



خداوندا! ای کاش زندگی تازه ای را آغاز میکردیم که در آن تزویر و دروغ  معنی مفهومی نداشت آنگاه حس می کردیم که حیات چیست ؟

زندگی چشمه لذتی است که آبی گوارا دارد . هر کجا دیدید که مسموم شده بدانید از آنجا مردمی دو رنگ گذر کرده اند.

کاش تزویر در این جهان هستی وداع می گفت ، اما تزویر هرگز خود بخود از بین نمیرود مگر ما آن را از روح خود برانیم .

الهی! تو را با کدام نام بخوانم که تو ندا دهنده لحظه های آرامش بخشی .تویی که با قطره ای اشک غرور سرکشان را آرام می گردانی و شکوه وبزرگی صالحانت عطایمان می فرمایی .

الهی ! تو را برای تمام لحظه های ناگزیر رنج های دنیائیم می خواهم و برای آن رستاخیز عظیم که هیچ دستی به یاریم بر نمی خیزد.

محبوبا ! من تو را برای امروز می خواهم که شتاب لحظه هایم را به سوی خود هدایت کنی و برای فردا که به تو نزدیک تر شوم و برای عذر دیروز که بی تو سپری شد. تو را برای زندگیم همیشه می خواهم .

آنکس که تو را دارد چه کم دارد و آنکه تو را ندارد چه دارد؟ دلی که به یاد تو آرام نگیردبه چه چیز و چه کس آرامش یابد و آنکه بر پناه شوق و انس تو آرمید چگونه به خوف و وحشت بیفتد و به تزلزل گراید. معشوقا همه چیز از تو خوش است و همه کس با تو در خرمی و نشاط به سر می برند. دل های ما را به عشق خود زنده نگه دار و چشم دل را به رخسار خود بینا گردان .

خدایا مرا به بدیهایی که از آنها بیرونم آوردی باز مگردان...


# نویسنده :: مهدیه :: یکشنبه 86 بهمن 14 :: ساعت 7:3 صبح ::  نظرات ::



خداوندا! ندبه های هر آدینه ام عشق من به مهدی موعودت می باشد ، پس مگـذار گرد غـربت سال های انتظارم را تیره و تار سازد و بخواه که آفتاب وجود آن تک سوار عشق مرا نیز در یابد و از بی قراری لحظه های سخت روزگار برهاند و به آرامش شکیبایان مهـرجویت بـراند .کاش میدانستم صاحب لحظه های انتظار در کدام آدینه ظهور میکند ، کاش آن جمعه که می آید پذیرای نگاه مهربان و تبسم دلنشین مهدی موعودت باشم و کاش آن وعده محترم نزدیک باشد تا در پرتو پرچم هدایتش به عشق الهی تو نائل شویم و به آرامش جاودانه برسیم .

الهی! عقوبتم را با جرم های سنگینم مسنج . از هر رحمتی دری به رویم بگشا ...

                                   *** اللهم عجل لولیک الفرج***

 


# نویسنده :: مهدیه :: پنج شنبه 86 بهمن 4 :: ساعت 9:17 عصر ::  نظرات ::



ای  یوسـف زهرا  در دل های ما نه هفت سال ، که عمـری است خشک سالی می راند. در این دل های خشکیده ، نه گل محبتی می روید ، نه شکوفه حضوری به بار می نشیند و نه شقایق وصالی می شکفد. آن چه این دل قحطی زده را از نعمـت و خـرمی ، سرشار میـکند ، سرانگشت تدبیر شماست . بـیا و بر دل های مـا حکومت کن ، که این دیار جز به تـدبیر شما به سـامان نمیرسد . خوشا حال آنانکه چشم به راه خوبی ها نشسته اند ! چه بزرگ است پاداش آنان که به انتظار موعود جهانی روزگار می گذرانند و چه شکوهمند است رتبه و مقام آنان که منتظر حقیقی قائم آل محمد (ص ) هستند .

پروردگارا ! مهر یوسف را در دل عزیز مصر و همسرش نشاندی ، مهر یوسف زهرایت را نیز تو در دل ما بنشان .عشقی ده جانسوز که از سوز آن ، جهانی بسوزد و از آن سوزش ،شعله ای فراهم آید تا چراغ راه مشتاقان گردد. آمین.


# نویسنده :: مهدیه :: پنج شنبه 86 دی 20 :: ساعت 9:19 عصر ::  نظرات ::



هو المحبوب ...

ما خود را از یاران و منتظران حضرت به حساب آورده ایم و جای حرفی باقی نگذاشته ایم ،در حالی که حرف ها بسیار است .جا دارد خود را دوباره ارزیـابـی کنیم و در فصـل سنگ پـزان تـاریـخ به باز خوانی دوباره بپردازیم ،تا آنجا که تند بادهای شبهات و جام های شهوت و حلاوت بدعت ها ما را از مهدی فاطمه (عج) جدا نکند. دوره آخـرالـزمـان ، برگ آخر تاریخ و فصل سنگ پزان تـاریـخ دیـنـی است .این فصل ،سنگین ترین فصلی است که بر اهل اعتقاد میگذرد. در این فصل فقط ، میوه هایی که  سنگین و سنگی هستند ، می پزند و می رسند .در این مـصـاف نـا برابر ، پیروزی از آن کسی است که با بـنیان هـای فکـری در برابر شبـهات و با عشـق بـزرگ تر در برابر شهوات و بدعت ها و تفسیر به رای ها ، خود را مجهز نماید.

کو ر است چشمی که او را نبیند و ضرورت وجودش را که کلید معنای هستی است ، نیابد . آن جا که تو نیستی ، تاریخ هم رنگ می بازد...

به امید آن که روزی انسان ، کاسه گدایی به بارگاه کسی برد و بر آستان کسی سر بساید که او منجی واقعی است ... آمین .

                                *** اللهم عجل لولیک الفرج***


# نویسنده :: مهدیه :: پنج شنبه 86 دی 13 :: ساعت 9:37 عصر ::  نظرات ::



نور رخسار تو را نیمه شبی چون دیدم             تـا سحـر روی تو شد قبـله گه امیـدم

روشنای رخت ای پردگی ، پرده نشین            فارغم کرد زهر چه به جهان می دیدم

بارها  نقش خیال تو به دل حـک کردم             سـالها غنچه احساس به یادت چیدم

تا بشویم رهت ای نو گل ریحانه ، ببین             شـبنم ســرخ زچشــمان تـــرم باریـدم

خار ماندن به برت ، به زگل بی تو شدن            من همین نکتـه زسـیر چمنت فهمیدم

به امیدی که  به گل بوسه ز رویت برسم           هر گلی دیده ام از جانب تو ،‏بوسیدم

بس کـن این ناز، مـرا کشـت تمـنا و فراق           گل نـرگس مکن این بار دگـر، نومیـدم

 

                                    ***  اللهم عجل لولیک الفرج***


# نویسنده :: مهدیه :: سه شنبه 86 دی 4 :: ساعت 3:11 عصر ::  نظرات ::



<   <<   6   7      >


مهدیه - شیلو عج الله